کتاب نام من سرخ

اثر اورهان پاموک از انتشارات نشر چشمه - مترجم: عین له غریب-ادبیات ترکیه

نام من سرخ
Benim Adim Kirmizi 1998
اُرهان پاموک متولد 1952، در رمان « نام من سُرخ » بخشی از تاریخ ترکیه و ایران را در روزگاران گذشته از امپراتوری عثمانی و امپراطوری صفوی به تصویر کشیده‌است، حدود سالهای قبل از سال 1000 هجری قمری. در این رمان هنرمند، برای روایت و بهم پیوستن فصل های کتاب و ادامه ی موضوع فصل قبل به فصل بعد، چند صدایی یا پلی فونی را برگزیده، شخصیت‌های مختلف رمان، از دید خود و دیگران از اطرافیان ماجرا را بازگو کنند و گاه جواب قضاوت دیگران را میدهند. روش روایت بسیار دل پذیر است و واقعی. اُرهان پاموک نقاط مشترک تاریخی و ادبی و هنری بین ایران و ترکیه را در هر سطر از داستان در نظر داشته است و هنر هر یک استادان به نام مینیاتور را ستوده است. کتاب دارای پنجاه و نه فصل است و هر فصل از زبان یکی از شخصیت ها روایت می شود. ا.شربیانی


خرید کتاب نام من سرخ
جستجوی کتاب نام من سرخ در گودریدز

معرفی کتاب نام من سرخ از نگاه کاربران
تا مدت مدید وقتی از جلوی کتاب‌خونه‌م رد بشم و چشمم به این کتاب بیوفته،چیزی‌که اول از همه به‌یادم می‌آد اینه که قبل از این‌که کتاب به نیمه برسه،تونستم قاتل رو تشخیص بدم :)

پارامترها و ویژگی‌های زیادی لازمه که یه رمان تقریبا هفت‌صد صفحه‌ای کنارگذاشته‌نشه و بشه بهش جذاب،ویژگیِ این رمان نیمه‌جنایی بودنش بود که باعث شد خیلی بادقت و ولع بخونمش

همین نیمه‌جنایی‌بودن و وجود یه راز تو داستان،باعث می‌شد مغز خواننده منفعل نَمونه و دنبال کد بگرده؛کتابی نبود که بشه به تخت خواب بردش -شاید هم من خیلی جدی گرفته بودم-

اطلاعات مفیدی راجع‌به برهم‌کنش‌های تاریخی ایران و امپراتوری عثمانی،کتب و نویسنده‌های کلاسیک ایرانی و قصه‌هاشون، نقاش‌های معروف آسیا و سبک‌هاشون و هم‌پوشانی فرهنگی ایرانی‌ها و ترک‌ها به‌دست‌آوردم که شاید قرارنبود تو هیچ کتاب دیگه‌ای به‌دستم بیان

سبک روایی خاص اورهان پاموک که توی بقیه‌ی کتاب‌هاش(مثل کتاب سیاه) و این کتاب توجه رو جلب می‌کرد،قصه‌پردازی بود؛طوری‌که انگار قصه‌ها جمع‌شدن و یه رمان رو ساختن

توصیف‌هاش واقعا زیبا و حرفه‌ای بودن که من از سه تا توصیفی که از مرگ توش شده بود،واقعا لذت بردم

راوی‌ها در هر چپتر تغییر می‌کردن که چون تغییرِ @لحن@ همراه با تغییر کاراکتر همراه‌بود،خیلی دوست‌داشتنی بود

نویسنده رو خیلی دوست دارم چون علیرغم اینکه حدود ده‌ساله که ساکن آمریکاست ولی از اصلش دست‌نکشیده و اثر پررنگی از تربیت و محیط آسیایی-اسلامی میشه تو کتاباش دید

احساس می‌کنم باید بهش پنج می‌دادم ولی در مقایسه با @کتاب سیاه@ کمتر دوست‌داشتنی بود برام


مشاهده لینک اصلی
داستان خوبی بود.فوق العاده نبود.خوب بود
تو دیگاه های چن نفر خونده بودم که یه داستان عاشقانه ست!اگه منظورشون عشق یه آدم به یه آدم باشه ،به نظر من اینطور نبود اصلا
ولی اگه منظورش عشق به نقاشی باشه قبولشون دارم.حالا درسته یه عشق یه طرفه ی دست و پا شکسته هم تو داستان بود ولی داستان از نظر من بیشتر راجع به نقاشی و مینیاتور و عشق بهش و سرگذشتی که داشته بود.حالا این وسط ماجرای دو تا قتلی که به دست یک نقاش که تا اواخر داستان مجهول الهویه بود و به خاطر نقاشی رخ میده مطرح شده بود تا هیجان داستان رو بیشتر کنه.

داستان با ماجرای مرگ یک تذهیب گر از زبون خودش شروع میشه و ازمون میخواد که بفهمیم قاتل کیه و بعد از اون هر فصل از زبان یک نفر روایت میشه.راوی ها هی تکرار میشن و چن فصلی از زبان قانل در هیات قاتل و چن فصل هم از زبان نقاشی که قتل رو انجام داده روایت میشه.
داستان کنایه آمیزی بود و پر از اطلاعات تاریخی. و این مطلع بودن نویسنده رو از این حیث نشون میداد و خیلی خوب بود.
توی هر فصل به هر بهانه ای پر بود از حکایت های کوتاه تاریخی راجع به نقاشی که خیلی داستان رو شیرینش کرده بود.
شخصیت پردازی ها چندان خاص نبودن

داستان به نثر محاوره نوشته شده بود و چیزی که منو-لااقل اون اوایل- اذیت میکرد این بود که لحن اغلب راوی ها از فروشنده ی دوره گرد و شکوره و فلان نقاش بگیر تا سکه و سگ و مرگ و هرچی خیلی شبیه هم بود و این خیلی حال من یکیو گرفت.نمی دونم چقدر این برمیگرده به ترجمه و یا متن اصلی ولی در هر صورت قابل چشم پوشی نبود به خصوص که یه سری جملات و کلمه ها به وفور تکرار می شدن توی گفتار تمام راوی ها..

پایانشم لوس بود!
شخصیت شکوره هم خیلی نفرت انگیز بود :دی

مشاهده لینک اصلی
بعضی از داستان ها دندان های خود را به داخل روده می اندازند و اجازه نمی دهند. دیگران لذت مغزی بیشتری را به وجود می آورند (آثار بورخس به ذهن می آید). این بیشتر از دومین است و من با آن موافقم. اول و مهمتر از همه، در این کتاب تعداد زیادی فصل وجود دارد که بیشتر به عنوان یک فصل در یک کتاب درباره تاریخ روشنایی اسلامی به عنوان یک فصل در رمان خوانده می شود. با این حال، پاموک می تواند به طور قانونی به پیشینیان گذشته در این مورد اشاره کند: تولستوی برای یکی در جنگ و صلح، ملویل برای دیگری در موبی دیک. من، من خواندن در مورد هنر مینیاتورهای اسلامی را دوست داشتم. ثانیا، و شاید مهمتر از همه، این یک رمان در مورد جرمی است که در کارگاه های کوچک میناتواتورهای سلطنتی عثمانی ایجاد نشده است. بله، من می دانم که چه می گوید. نه نه این فقط تنظیمات است جواهر واقعی در تاج، مدعا، عطاری به هنر گمشده اسلامی است. و این چیزی است که من را اخراج کرد این و این واقعیت که رمان جدید خود راجع به این هنر گمشده افسانه نه تنها رمانی است که تلاش می کند این هنر را به شکل یک رمان تکثیر کند و به این ترتیب ما را به فهم تراژدی از دست دادن آن نزدیک تر سازد. نگاهی به آن تصویر بالا. نمونه ای از هنر مینیاتوری اسلامی است. در واقع، تصویری از یک داستان عاشقانه بزرگ در ادبیات اسلامی است. بهش نگاه کن. و منظورم واقعا اینه که نگاه کنم خطوط چهره مردان، جزئیات چشم انداز را ببینید. توجه به مساحت و چشم انداز عجیب و غریب صحنه؛ لذت بردن از رنگ این تصویر بیش از هر زمان دیگری توسط هنرمندان ناشناخته تولید شده و صدها هزار بار تولید شده است. این عکس توسط افرادی که قلب داستان را می دانند، ریخته می شوند، که حتی می توانند به یاد داشته باشند که عناصر مختلفی که صحنه را تشکیل می دهند، باید شبیه باشند. این یک تصویر نیست که می تواند در یک نگاه مختصر به کار گرفته شود - @ خیلی ممنون، @ شما می گوئید،Next! @ این به معنای آن است که به اخلاق هنر می پردازیم. حتی تصور نمی شد که یک تصویر جداگانه ای باشد، اما یک عنصر تزئینی در یک کتاب که داستان دو دوست داشتنی را می گوید. به این تصویر نگاه کنید نه داستان آن را می گوید، اما عناصر هنری، ایده های مربوط به جهان در آن تجسم. این قطعه کوچکی از هنر این کتاب است و این کتاب این قطعه کوچکی از هنر است. و وقتی کتاب را به پایان رساندم، من از دست دادن این هنر خشنود شدم. درخشان!

مشاهده لینک اصلی
Books، که ما برای اتهام اشتباه می کنیم، فقط عمق را به غم و اندوه ما اضافه می کنیم.به خاطر یک داستان لذت بخش و قانع کننده، دروغ نیست Orhan نمی خواهد به تعویق بیفتد. @\nاین بسیار شبیه نام The Rose یک داستان بسیار جالبی است که در آن بسیاری از افرادی که دقیقا کارآگاه هستند، در جستجوی یک جنایتکار هستند. هم چنین مشابهی وجود دارد، هر دو کتاب یک کتابخانه بسیار بزرگ است که دسترسی به آن محدود شده است. هر دوی آنها نظرات زنان را در جامعه از زمان بیان می کنند و در هر دو کتاب، مردم با کنترل وظایف دینی بر زندگی مردم مواجه می شوند. این رمز و راز به هیچ وجه جالب نیست، اما برخورد مقادیری است که زمینه را تشکیل می دهد که دو کتاب را جالب می سازد. نام من نمایشگاه های قرمز بسیار متفاوت است. داستان عشق جالب تر است، شخصیت های زن (تنها در TNOR وجود دارد) فضای بهتر و پیشرفت را به دست می آورند، و صحبت های هنری خیلی شگفت انگیز تر از این است که در مقایسه با بحث هایی مانند آنچه که عیسی در زمانی که او انجام داد هر کاری انجام داد جان 11: 24. نقاشی های جدید در قرآن به دلیل عدم تمایل در اسلام برای هر چیزی که حتی از راه دور با عبادت بت ها همراه است، ممنوع است. بعضی از بخشها حتی از مواجه شدن با چهره های عروسکی که به عنوان اسباب بازی برای دختران کوچک استفاده می شود حمایت می کنند. @ پس از مدتی، ما شروع به پرستش یک عکس که ما بر روی دیوار آویزان شده است، بدون در نظر گرفتن اهداف اصلی @\nو به این ترتیب نقاشان در قرن ها در کشورهای اسلامی تحت نظر بودند. با گذشت زمان داستان ما همه چیز تغییر کرده است. نقاشان نقاشی کرده اند، اما تحت محدودیت های چندگانه. هر نوآوری که چند دهه پیش اتفاق افتاد، برآورده شد. و پرتره های مردم واقعی گناه بود. انتظار میرود نقاشان و مینیاتوریگران از خاطرات جلب توجه کنند و نه با نگاه کردن به چیزها:\nبنابراین هیچکدام از اسبهای نقاشی چیزی جز اسبهای واقعی نبودند، اما اسطوره آن، تصویری است که در مورد اسب به ذهن میآید. و این همان چیزی است که هنرمندان می خواهند، ماهیت، نه چیزی. â € œ من نمی خواهم درخت باشد؛ من می خواهم معنای آن باشد. این ماهیت بسیار شبیه آنچه که افلاطون در نظریه مزارعش فرموده است. (view spoiler) [@ اشکال اشیاء اشیاء مختلف هستند: آنها چیزی هستند که بدون آن چیز چیزی نمی تواند چیزی باشد. به عنوان مثال، در جهان میزهای بی شماری وجود دارد، اما شکل Tableness در هسته است؛ این جوهر همه آنهاست. پلاتوس سقراط تصریح کرد که دنیای فرمها به دنیای خود (جهان دنیای مواد) متعلق است و همچنین اساس اساسی واقعیت است. فراتر از ماده، فرمها خالص ترین چیزها هستند. علاوه بر این، وی معتقد بود که دانش / هوش واقعی توانایی درک دنیای فرمها با ذهن است. @ -Wikipedia (پنهان کردن اسپویلر)] صادقانه بگویم، این فرمها چیزی جز تصاویر ذهنی نیستند که با تصاویر مرتبط شوند، ذهن ما به نظر می رسد بهتر است مجهز به ذخیره تصاویر از کلمات صرفا انتزاعی IMO است.اما البته همه هنرمندان با سنت موافق نیستند: @ هنرمندان واقعی تمایل غریزی برای جلب هر چیزی ممنوع است @\nو از این رو برخورد. همه کسانی که نقل قول می کنند، داستانهایی نظیر آنهایی که هنرمندان سوزن را در چشمان خود قرار می دهند، برای تبدیل شدن به کور و تقلید در مورد هنر چیزی است که من واقعا ستایش می کنم. اما برای مسائل فضایی، من همه آنها را نقل کرده ام. @ الله این قلمرو دنیوی را به نحوی که پسر 7 ساله هوشمند می خواهد آن را ببیندایجاد کرد، در حالی که همه مردمان را در حالت بی بدیل در بیابان نشان می داد، با عشق به لایلا خود را ترساند، استاد بزرگی توانست تنبیه Mejnuns را با تصویر کردن او در میان گروهی از زنان پخت و پز، تلاش برای احتراق سیاهههای مربوط با دمیدن بر روی آنها و یا قدم زدن بین چادر را حمل کنید. @\nو اگر چه شما باید عاشق خواندن درباره هنر باشید، ایده هنرمندان را به خاطر هنر عاشقانه ای که دوست دارید کتاب نزنید، پیدا کنید؛ داستان بیشتر از بحث صرفا هنر است. این کل عنصر فانتزی با موجوداتی مانند شیطان، جسد، درخت، روح، سگ، قرمز (رنگ) و غیره به عنوان راوی داستان است وجود دارد. سپس برخی از راویان هستند که مردم هستند، اما سرخ کرده از اسم ها - سیاه، پروانه، Strock وجود دارد. زیتون و غیره â € œDogs صحبت می کنند، اما فقط به کسانی که می دانند که چگونه به گوش دادن. â € همچنین تمام شخصیت هایی که نام خود را از مردم واقعی زندگی وجود دارد - در کتاب وجود دارد پسر جوان به نام Orhan، که مادر است شكور مربوط به قند انگلیسی به شیرین اشاره دارد كه به معنی شیرین است (و این كلمه ای بسیار شیرین است كه من فکر می كنم) - نام مادر Pamuks و شوكت، برادر اورهان هم در كتاب و هم در زندگی واقعی است. و آخر، Orhans پروسه من باید نقل قول مورد علاقه من را نقل قول (این جمله نیز ممکن است در Ovids متامورفوس): @ این همه وقت برای شما با افراد سواد خوش شانس می گذرد: یک پسران است که نمی خواند از شما خواسته خواندن نامه عشق او دریافت کرده است. نامه بسیار تعجب آور، هیجان انگیز و مزاحم است که صاحب آن، هر چند خجالت می کشد که شما در حال تبدیل شدن به عالم تر برای امور صمیمانه خود، شرمنده و آشفته، از همه شما خواسته است که آن را یک بار دیگر بخوانید. شما آن را دوباره خواندید در th ...

مشاهده لینک اصلی
می گویند من آن را دوست داشتم یا مانند آن نمی کند واقعا پیچیدگی تجربه من با این کتاب را ضبط. بخش قتل رمز و راز، بخشی داستان عاشقانه، و رمان تاریخی درباره کتاب هنر در امپراتوری عثمانی است .... من فکر کردم این درست است که کوچه من. شاید انتظار داشتم ارتباط بیشتری با احساسات داشته باشم، اما همه اینها خیلی فکری بود و به نحوی که من را ناراحت کرد ... شکمم را شکسته بودم که کاملا در مورد رژیم غذایی که در همه زمان ها وجود داشت، رضایت بخش بود. خواندن این چیزی بود که خوردن چغندخارع شده با رزماری --- برای من خوب است، اما من ترجیح می دهم چیزی شیرین تر و صاف تر. OOK، گوشت گاو من: اغلب احساس خواندن نشانه ای از داستان های اسلامی و کتاب های تاریخی که من یافت خسته کننده؛ هرچند نشسته در غرق سلطان و خواندن این کتاب ها برای من باورنکردنی است، خواندن درباره تصاویر بصری غنی خسته کننده بود. من به طور مداوم احساس می کردم چیزی بود که نمی توانستم دسترسی پیدا کنم، چون دانش خاصی را در اختیار ندارم؛ اما من هنوز هم نمی توانم سوالاتی را که برای ارتباط عمیق تر نیاز دارم را ایجاد کنم. من این تصور را داشتم که داستانهایی که بیش از هر زمان دیگری بازنویسی می شود، به صورت روحانی (به شیوه ای آرام)، آشنا و معنی دار برای افرادی است که از آن فرهنگ برای من استفاده می کنند. رمز و راز قتل باعث شد که من بخوانم چون می خواستم بدانم که چه کسی این کار را انجام داد، اما متاسفانه، چون من از دست دادن علایق نویسندگان محروم شدم، در حالی که از فلسفه بی پایان می گذشتم. مکالمات درباره مکان هنرمندان و هنرمندان در رابطه با تأمین کنندگان، تأثیرات و فرهنگ معاصر؛ نمایندگی ها می توانند لغزنده و خطرناک باشند سوالات مربوط به دیدن، ادراک، نابینایی، و الهام بخش الهی در مقابل شغل ماهرانه هک --- همه این ها جذاب و مربوط به من هستند، اما چنین صدای خش خش خش خش. و داستان عشق پافف ... مثل نگاه کردن از طریق یک زمین برف در بعضی از مناظر که نمی توانید لمس کنید.

مشاهده لینک اصلی
â € ~ به خدا متعلق به شرق و غرب â € \"القرآن، Al Baqarah ayat 115. من رها کرده ام نام من قرمز است برای چه مدت من نمی توانم به یاد داشته باشید. درخشندگی آن دست نخورده بود، چه شرم آور است. اما بعد از خواندن رنگ های دیگر (مجموعه مقالات شگفت انگیز و همچنین توسط اورهان پاموک)، من فکر کردم که من باید آقای پاموک یک شات دیگر را بدهم، و پسر، چقدر از رمان لذت بردم! و من درک می کنم که چرا پاموک سزاوار جایزه نوبل است. He's نوعی نویسنده است که می تواند ثروت فرهنگی را بیابد، اما در عین حال با استفاده از آن برای ترویج صلح جهانی. نام من قرمز یک رمان پر رنگ است. طرح اصلی یک رمز و راز قتل یک مینیاتور در ترکیه است، اما آنچه که این رمان را متفاوت می سازد این است که پاموک آن را با سایر عناصر جالب ترکیب می کند: داستان عشق پرشور، تعلق به هنر و درگیری فرهنگی میان شرق و غرب. در ابتدا، من فکر نکردم که داستان عشق به اندازه کافی قابل توجه است، اما به نظر می رسد که درگیری عشق نقش مهمی در پایان بازی ایفا می کند. هنوز برای شما جالب نیست؟ خوب، بیایید ببینیم پاموک با الهام از ویرجینیا وولف، علاقه مند به ساخت یک طرح غیر معمول است. داستان از طریق بسیاری از دیدگاه ها تحویل داده می شود. پاموک نه تنها انسانها، بلكه صداها را برای چیزهای گمشده مانند سكه طلا و جسد می دهد. در واقع، این جسد است که داستان داستان را باز می کند. حالا شما اینطور عادی نیستید؟ پاموک حتی فرصتی برای قاتل می دهد تا چیزی بگوید. این تکنیک ممکن است برخی از خوانندگان را تایر کند، با این حال این تریلر تا پایان را فراهم می کند. چیزهایی که به من لطمه می زند این است که فصل آخر شیکور. من شخصا فکر می کنم فصل اینقدر قوی نیست که رمان را ببندد. اگر من پاموک بودم، با استفاده از دیدگاه استاد عثمان، آن را بستم. من می خواهم بدانم واکنش او پس از دانستن چه کسی قاتل است. اما همه چیز در همه، نام من قرمز یک اثر پر زرق و برق از هنر است. من فقط امیدوارم هیچ کس یک فیلم از آن را نمی کند. من واقعا بر این باورم که برتری این رمان را به دست نمی آورم.

مشاهده لینک اصلی
اغلب شما کتاب هایی را که با سخنرانی شخصیتی که در حال حاضر مرده است شروع می کنید. در واقع واقعا بسیار نادر است که بدنهای مرده را در همه جا پیدا کنید، آیا شما موافق نیستید؟ خوب، پاموک ظاهرا این یادداشت را دریافت نکرد. از آنجا که این دقیقا چگونه کار فوق العاده ای است، @ My Name Red @، شروع می شود. بدن @ Elegant @ Effendi در یک چاه، جایی در استانبول پوسیدگی دارد. در طی زندگی، او یک مینیاتور بود، هنرمندی است که معمولا در کتابهای عثمانی یافت می شود، و استعداد او به عنوان یکی از بهترین روزهای او شناخته شده بود، از این رو، نام نام @ Elegant @. لاشه او، که در جای خالی آن در پایین آن قرار دارد، فرو ریخت، به خواننده می گوید که او کشته شده است و خواستار قاتل او می شود. او آرزو می کند که شکنجه کند که کسی که زندگی خود را تمام کرده رنج می برد. آرزوی انتقام چهار روزه در خواب ... چیز بعدی که در کتاب می بینید این است که هر فصل در اطراف شخصیت فردی ساخته می شود. این بدان معنی است که چشم انداز خوانندگان شبیه به یک خدا است، از طریق مجموعه های مختلف از چشم با همان تصویر نگاه می کند. این مشاهده که شما در ابتدا با آن روبرو می شوید، به نوعی موقعیت قضاوت تبدیل می شود، همانطور که شما به عنوان یک طرفدار غیر انسانی در داستان یکپارچه می شوید. شما به آرامی کسی را پیدا می کنید که قاتل را دنبال می کند. شما سه نفر دارید که ممکن است قاتل باشد: زیتون، پروانه و استورک. در یک نقطه، یکی از آنها خود را از طریق سبک نقاشی منحصر به فرد خود را فریب می دهد. همچنین، شخصیت های انسانی تنها کسانی نیستند که از طریق فصل صحبت می کنند؛ مرگ خود را در مورد اینکه چگونه در خیابان های استانبول روان می شود صحبت می کند، درختی که توسط یک مینیاتور ساخته شده است، داستان داستان او را می نویسد، یک سکه از وقت خود را در مورد سفر خود را از طریق بسیاری از جیب ها و غیره صحبت می کند. از طریق @ کاراکتر @ بی مزه این کار، شما نه تنها هنر مینیاتورها (با کمک نقاشی درختان) را درک کنید، بلکه تمام جهان خود، محیطی است که در آن شما تا زمانی که بخواهید Pamuch را بخوانید، زندگی کنید. من فکر می کنم در این کتاب سه خط اصلی وجود دارد: تلاش برای یافتن قاتل ظریف Effendis، داستان عشق بین سیاه و شیکور و ایجاد یک کتاب که به Black انجام شد. سیاه یک مینیاتور و یک گیره است که فقط پس از 12 سال به عنوان یک کارگر آزاد در حوزه های مختلف جهان به استانبول بازگشت. او در حال حاضر داستان 36 ساله است، اما همچنین به عنوان یک مرد جوان 24 ساله ای که عاشق شیکور پس از 12 ساله، دختر عمویش سیاه پوست، انیشت افندی بود، معرفی شد. حتی پس از گذشت 12 سال، حتی اگر چهره اش از ذهنش فرونشسته باشد، سیاه متوجه می شود که عشق زندگی اش اوست و او قادر به انجام هر کاری برای شیکوره در کنار او است. هیچ چیز مانعی در تلاش او نیست: حتی این واقعیت که او در حال حاضر ازدواج کرده است، به نظر می رسد تنها مشکل جزئی در راه خود است. او قصد دارد تا او را برنده شود و در فرایند تحت فرمان پدرش Enishte Efendi است که به او می گوید که باید بر روی یک کتاب کامل از تصاویر جشن دنیای باشکوه که در آن زندگی می کنند، کار کند، اما در @ فرانک @ سبک، که همان چیزی است که آنها با نقاشی مجسم اروپایی تماس می گیرند. این جایی است که داستان این کتاب با داستان عشق دو شخصیت در هم آمیخته است؛ زیرا اگر او بخواهد اسکور، Black باید کتاب را به پایان برساند. به دلیل دین اسلام، هنر شیطانی به عنوان خدشه دار به شمار می آید و نقل می کنم: اسلام اجازه می دهد تا یک تصویر را به تصویر بکشاند، همانطور که خداوند آن را می بیند @. در این کتاب که استانبول از سال 1591 میلادی است، یک سال قبل از 1000 سالگرد هگیر (تبعید محمد از مکه تا مدینه)، به نظر می رسد فرهنگ عثمانی توسط این رویکرد فردی به هنر تغییر کرده است. آنها مجاز به ایجاد چیزهایی نیستند که آنها را می بینند، بلکه به عنوان آنها باید به صورت ایده آل و فرضیه توسط خداوند آنها دیده شود. این سبک اروپایی که سیاه و دیگران باید در آن کار کنند، یک عمل خدشه دار است، بنابراین این امر به طور کامل محرمانه انجام می شود، همیشه در ترس اینکه آنها باید کشف شوند. این عمل خاص است که نشان می دهد که چگونه فرهنگ را می توان با معرفی یک دیدگاه جدید در هنر - در این زمان، در نقاشی تغییر دهید. صحبت از نقاشی: این کل کتاب احتمالا یکی از شایسته ترین توضیحاتی است که چگونه هنر و به ویژه نقاشی مینیاتوری در اینجا، تکامل یافته است. این در مورد اینکه چگونه مهمترین کار ممکن است، از طریق قرن ها ادامه می یابد و به مردم نشان می دهد که چه تاریخی شبیه آنهاست. این در مورد مینیاتوریست ها رحم و لعنت است و در نهایت به زندگی پایان می دهد، زمانی که می تواند زیباتر از هر زمان دیگری نقاشی کند، زیرا او از طریق چشم ذهن او، روح او می بیند. به این ترتیب، جزئیات، تصویر می شود و تصویر به جزئیات می رسد، زیرا آنها خیلی متقابلا هستند که نمی توانید آنها را جدا کنید. و هنوز، با تمام نقاشان قدرتمند انسان، زمان این استاد هنر است. بسیاری از کارهای جزئی در این کتاب قرار داده شده است و امروزه به اندازه کافی توصیف نادرست است. پوموک مانند مو یان، شایسته جایزه نوبل سال 2006 است؛ سبک منحصر به فردش، پارچه ای از زندگی یک پارچه است ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب نام من سرخ


 کتاب جایی که شکست خورده ای،به دنبال شادی نباش
 کتاب ایستگاه آخر می موزا
 کتاب Android APIs
 کتاب هزارتو
 کتاب دل پاک،پایان خوش
 کتاب تونا موش عاقل